بزرگان فریدن (حاج سید عباس مصطفوی دارانی)

حاج سید عباس مصطفوی یکی از روحانیون سرشناس فریدن فرزند سید حسن. متولد 1252 در شهر داران و متوفی درسن (85 سالگی) سال 1337 مدفون در تخت فولاد اصفهان از شاگردان مرحوم جهانگیرخان قشقایی و از هم مباحثات مرحوم آیت الله شهید سیدحسن مدرس و آیت الله العظمی بروجردی در مدرسه صدر اصفهان

بخشی از زندگی نامه سید عباس مصطفوی را در ادامه مطلب بخوانید

بسم االله الرحمن الرحیم

 

خانه ی کوچک و زاهدانه ی ملا (سید حسن مصطفوی دارانی) در سال 1252 به نور مولودی روشن شد که بعدها مایه افتخار این پدر و بلکه یک منطقه شد.آسید عباس مصطفوی در یک خانواده دینی به دنیا آمد پدرش علاوه بر کسوت روحانیت به کار کشاورزی نیز اشتغال داشت سیدعباس دوران طفولیت را در شهر داران و خوانسار نزد ملاها ودر مکتب خانه ها به تحصیل علوم مقدماتی گذراند و بعد برای ادامه ی تحصیل رهسپار اصفهان می شود توفیق آشنایی با سید دیگر از مردان بزرگ شجاع نصیب ایشان می شود که درآینده این رفاقت طولانی مدت منشا خیرات و توفیقات دیگری  برای سیدعباس می شود.

این رفیق شفیق همان آیت الله سید حسن مدرس است که همراهی و هم درسی پای درس میرزاجهان خان قشقایی در مدرسه ی صدر بازار مسیر زندگی سید عباس را تغییر می دهد و در ادامه را شوق و تعالی روح او را به کسب فیض به علمای نجف می کشاندکه ثمره ی آن کسب درجه ی اجتهاد و آشنایی با آشیخ محمدجوادمحمدی بوئینی و محمدعلی حکیم الهی می باشد بعد از عمل به آیه ی نفر به زادگاه خود رجعت نموده و ماحصل معلومات و اندوخته های خود را در قالب خدمات اجتماعی و کمک به مردم منطقه خود پیاده می کند.

 

خدمات اجتماعی و عمرانی 

1.تأسیس دفتر عقد و ازدواج و نیز دفتر اسناد رسمی فریدن که بعدها به دفتر 57 تغییر یافت از جمله اولین خدمات ایشان است.

2.وقف قسمت عمده ای از اراضی منزل و اطراف  آن واقع در محدوده بانک سپه فعلی داران حوزه علمیه و احداث ادارات خیابان ها و غیره می باشد.

​​​

3.احداث مدرسه چهار کلاسه در سال 1298 و تلاش برای برطرف کردن بی سوادی فرزندان فریدن.

4.تاسیس شهرداری داران در سال 1314 چهار سال بعد از شهر یزد. و ارتقای منطقه فریدن به بخشداری در سال 1317

5.ساخت حمام در سال 1319 با مشارکت مردم و اهالی منطقه و اهتمام به بهداشت منطقه فریدن.

6.احداث خیابان بازار یا امام شهر داران در سال 1328

7.ارتقا بخشداری در سال 1326 و مشارکت در ساخت پل.بیمارستان.بهداری.مدرسه.تلگراف خانه و آسیاب آبی با مشارکت مرحوم غلامحسین کیان ارثی.

8.حمل ونقل: در سال 1288 شرکت انگلیسی به نام برادران لینچ مجری اجرا و  احداث جاده اصلی بین اصفهان و اهواز بود که در مرحله اول نقشه برداری این جاده بدون ورود به شهر داران استان اصفهان را به لرستان متصل می کرد اما با دخالت سید مقرر شده جاده اصلی از داران هم عبور کند.

خدمات اجتماعی:

حل و فصل منازعات خانوادگی در دفتر ازدواج و طلاق، ارتقاء جایگاه فریدن ،تشویق مردم به ماندن در منطقه و تولید محصولات کشاورزی‌و دامداری؛خودباوری و هویت بخشی به منطقه،توسعه جغرافیایی و مرزهای سیاسی فریدن و شناساندن جغرافیای منطقه در مجلات مطرح آن روز به واسطه رفت و آمد به تهران و ارتباط با مرحوم آیت الله مدرس و مرحوم حسین وحید دستجردی از شاگردان میرزا جهانگیر خان قشقایی از دیگر اقدامات سید بود.

حسین وحید دستجردی پدر شهید هوشنگ وحید دستجردی رئیس شهربانی کل کشور و از شهدای انفجار دفتر نخست وزیری است او موسس مجله ادبی ارمغان و روزنامه های پروانه وزاینده رود بود. حسین دستجردی به دیدار آسیدعباس مصطفوی آمده و مطالبی با قلم سید در روزنامه چاپ می شده که از جمله آن می توان به مباحث پیرامون مسقط الراس،ابومسلم صاحب الدعوه خراسانی و نیز معرفی برخی روستاهای فریدن در این مجله اشاره کرد.

تبیین و روشنگری بین آحاد مردم و افزایش سطح آگاهی مردم از حقایق به طوری که این امر سبب عصبانیت خوانین منطقه،اربابان و اشراف منطقه گردید.سعایت و شکایت آنها به دربار باعث تبعید ایشان به اصفهان شد،که می بایست هر روزه در اداره داخله حضور خود را اعلام می کرد با این حال سید باز هم در اصفهان از این فرصت تبعید برای پیگیری امورات فریدن در ادارات اصفهان استفاده میکرد.

فشارها به جایی رسید که روزی به سیدخبر دادند عده ای درصدد ترور شما هستند و از داخل استانداری به ایشان گرا دادند که خودت را نجات بده! ایشان بلافاصله با فریدن ارتباط گرفت تا مقداری پول برای ایشان فرستادند و در اولین فرصت شبانه بادرشکه سریع السیر از اصفهان عازم تهران می شودو در تهران به خانه آیت الله مدرس می روند و شرح ماوقع را بیان می کننداین اتفاق همزمان می شود با ایامی که حکومت پهلوی اول سعی در مجاب کردن مدرس و همراه کردن او با اقدامات حکومت داشت.که با تذکر و عتاب مدرس به وزیر داخله،استاندار اصفهان عزل می شود و بعد از آن سید نیز به موطن خود بازگشته و تبعید پایان می یابد.

بعد از آن در بحبوحه جنگ جهانی دوم (۱۳۱۸شمسی) که مدیریت کشور دچار بحران شده بود،سید به رتق و فتق امورات مردم در فریدن مشغول بوده و همه این اقدامات روز به روز بر محبوبیت و وثوق آسید در بین مردم می افزود طبیعی است که افرادی بخیل و سرسپرده اشراف آن زمان این وضعیت را برنمی‌تابند بنابراین با تحریک عده ای اجیر شده درب منزل ایشان را آتش زدند.و سید در جواب کسانی که می گفتند این ناملایمات چه انگیزه ای را برای خدمت در شما باقی می گذارد با آرامش می فرمودند این چند تن از روی ناآگاهی این کارها را می کنند ثانیا این ها که همه مردم فریدن نیستند و نباید به خاطر رفتار چند نفر نادان موطن خود را رها کنم،من از خاک فریدن ارتزاق کرده ام و بزرگ شدم و الان کار از دستم برمی آید و وظیفه خود می‌دانم که چراغی روشن کنم برای اینده فریدن.

در نهایت خورشید مصطفوی در روز ۲۶ اردیبهشت ۱۳۳۷شمسی مطابق با ۲۶ شوال۱۳۷۷ قمری غروب کرده و جسم مطهرش در تکیه سیدالعراقین تخت فولاد اصفهان به خاک آرامیده.

خداوند روح آن عالم وارسته و خدوم را غریق رحمت خود بگرداند. 

نامش و یادش همیشه جاودان باد.